میرم دانشگاه شهرکردو آتیش میزنم. باورکنید میرم دانشگاه شهرکردو آتیش میزنم. وقتی دانشگاه شهرکردو آتیش بزنم میفهمید چه خدمتی به بشریت کردم. میرم تک تک دفترهای آموزش رو آتیش میزنم. مدیرگروه رو آتیش میزنم. سیستم و سرور رو آتیش میزنم. سهیلا هم یه بمب بزرگ وسط دانشگاه میذاره که همشون …

گفتم. آی تولد یو سو. کسی که منتقده نمیتونه نوشتن یاد بده. امروز یه نفر از کلاس های اون خانوم فعال ادبی (همون که منتقد بود و کارگاه داستان نویسی داشت) اومده بود کافه داستان ما. میتونم با اطمینان ۱۰۰ درصد بهتون بگم که چرت میگفت. منظورم از چرت این …